روزگاری بـر لب ِ گلغنچه‌ ها لبخــند بود
پایِ غـم از شور شادی دائماً در بنـد بود

از وجــودِ دلنشین تـک تـک همسایـه هـا
زندگی شیرین تر ازنقل ونبات وقند بود

سال هـای شادمـانی رنگ ِرویِ بخـت ما
از سفیدی مِثل بـرف ِ بـر تنِ اسفنـد بود

در دیارِ مهربانی کس نمی گفت ازطلاق
رشته ها از تار و پودِ الفت و پیوند بود

در زمان وعـده بر لب هـا نمی آمد قسم
همدلی ها بر اساس عهد ِبی سوگند بود

گـرد غـم را میزدود از چهره ها باد صبا
گونه ها مِثل شقایق هایِ بـر الــوند بود

نم نم گلواژه جاری می شد ازچشم قلم
هرزمان بانو عسل از شعرِ ما خرسندبود

علی قیصری 

منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

فروش ویژه مواد شیمیایی فدا چت|خلوت چت|چت روم خلوت|چت خلوت|شیراز چت ما مــلت امـام حسـینـیم (ع) ارم دی ال | EramDL دانلود فیلم ،سریال و آهنگ مرجع خدمات عروسی دفتر پیشخوان دولت رایا ارتباطات فتحی انجمن زوج جوان ،راهنمایی و مشاوره ی زوجهای جوان دانلود پروژه دانشجویی آماده